خاطرات «ابوالقاسم ساسان»، راهنمای گردشگری رونمایی شد

به گفته اقتصاددان ایران ، کتاب “Moster Sasan” ، مجموعه ای از یادداشت های مستند و شفاهی از “Abolghasem Sasan” ، در راهنمای تور 5 صفحه ایرانی منتشر شد ، با بازنویسی و گروهی از امیربدار کریمی و نوازدا. این کتاب در روز سه شنبه 23 فوریه در مراسمی که با حضور گروهی از راهنماهای توریستی و جشن اولگاسیم ساسان به عنوان یک راهنمای پیشگام برگزار شد ، فاش شد.

این کتاب بخشی از خاطرات مورد نیاز Abolqasim Sasan است. خاطرات کسانی که میهمان ایرانی با دستورالعمل های وی بودند و گاهی اوقات به وزارت وی ، میزبان وی مراجعه می کردند. مسافرانی که مسافرانشان برای همیشه تجربه شیرین با آنها را نشان می دهند.

کتاب “Master Sasan” با مقدمه ای با عنوان “من و شهرها” که توسط Abolghasem Sasan نوشته شده است آغاز می شود: در اسرع وقت ، می دانم که پس از مرگ ، حافظه ما در زندگی دیگران و گفتگوی دیگران باقی می ماند.

راهنمای یک تور ناراحت کننده از داستان داستان ها و داستان پردازی. تمام این سالها تنها راوی این داستان ها ، شواهد محلی ، مسجد و دبیران بخاری نبودند ، که بسیاری از آنها به دنیای سایه سفر می کردند ، راویان این داستانها بودند.

شاهر قاسم آبادی در زیرزمین زرتشت و الاغ او “جوجو” ، که توسط بسیاری از کتاب های مسافرتی در سراسر جهان “شیخ علی” با آن دست سفید و چشمان آبی درخشان منتشر شده است ، کلید مسجد یزد جیمی. “ایراج جهانبخش” در اصفهان ، که تنها با یک سلام گرم به گردشگران نشسته بود. “شیخ حسین” مسجدی از مسجد سوخوکو در داستان داستان های قدیمی و باز در محراب به اورشلیم است. “عزیز من” در تاکت -e -سولیمان ، گویی او اسطوره ها را فراموش کرده است ، و “می گویم” به او گفتم ، “پروفسور Gearshman ، یک باستان شناس ، باید داستانهای Choghazenbil را از زبان شما بشنود.”

دائماً می رفتم از شرق به غرب جهان از آرژانتین و برزیل تا طلوع آفتاب از یک بادکنک در شرق استرالیا. کانال های آبی ونیز و میدان سان مارکو به دره هزاران رای دهنده لاس پالماس در جزایر قناری. من همیشه در لندن قدم می زنم و به این فکر می کنم که چگونه خورشید در زمین من طلوع می کند. به یاد می آورم که میرزا آپولسان خان ایلچی اخیراً گفت که وقتی خانم انگلیسی به روح طنز می گوید که من شنیده ام که ایرانیان از خورشید ستایش می کنند و پاسخی که اگر تابش آفتاب داشتید به ما رفته اید.

جاده را ادامه دادم. در اصفهان ، من به تراژدی های مناره هایی که نقش فانوس دریایی را برای کاروان ها در بیابان بازی می کردند ، نگاه کردم. در بالاترین سطح ، مراحل من سریعتر بود و به ششتار و آبشارهای آن برداشته شد. مگر اینکه بتوانید Choghazenbil را در خوزان ببینید و بروید.

خاطرات و داستانهایم را بخوانید ، هر کجا که نامی از من باشد ، آن را بگیرید و خود را ترک کنید. داستان های جدید ایجاد کنید و داستان را همانطور که دوست دارید پایان دهید.

اگر به یک سفر بروید. اگر مردم این مرزها و پارچه ها را همراهی کرده بودید ، اگر افراد دیگری را از سرزمین دورافتاده در ایران زیبا ، سفر فوق العاده ایران گرفته اید ، آنها را به یاد می آورم. “شما همچنین شما را در سفرهای آینده خود به یاد می آورید و نام من را می سازید ، همانطور که ما به گذشته خود اشاره کردیم.”

سعید ایبی و سعید فوتی ثبت شدند و متن توسط حسنی زاده ویرایش شد. قیمت این کتاب 4000 تومن است که می توان از پست های Nosdeh تهیه کرد.